(گفت و گويى با ايليا رام اللَّه (پیمان فتاحی) ریاست انجمن متفکران و محققان آزاد (ام و ما)
برگرفته از نشریه حرکت دهندگان شماره 3- بهار 84
- از ميان كانديداهاى رياست جمهورى به نظر شما كدام بهتر است؟
كسى كه رياست جمهورى به او نياز دارد و او بىنياز از رياست جمهورى است. او كه قبل از شدن، باشد. پيش از آنكه بخواهد بدست بياورد، در دست داشته باشد. قبل از آنكه از بيرون برايش اتفاق افتاده باشد، از درون بر او واقع شده باشد.(1)
او بايد از اينكه رئيس شود يا نشود تغييرى در حالاش رخ ندهد نه از اين رياست خوشحال شود نه از گذر سايه آن، غمزده. اگر رئيس جمهور شد، خود را خادم مردم بداند و اگر نشد، خادم مردم بماند. پس اگر خدمتگزارى شايستهتر از او به ميدان آمد، او ميدان را برايش خالى مىكند و خود حامى شايستهتر مىشود. اما اگر كسى تصميم بگيرد به ملت خود خدمت كند،
به صرف چنين تصميمى خدمتگزارى بعيد است. اگر محبت به مردم و بيش از آن به بشريت و انسانيت و خداى آن، در ميان نباشد، خدمت، تصنعى و غيرواقعى است. با اينحال، خدمت خودساختگان به ساختن منجر مىشود اما نتيجه خدمت خودباختگان سوختن است و ساختن نيست. از اين است كه براى رؤسا بيش از سايرين ضروريست كه خودساخته باشند و اما خودساختگى نيازمند خودشناسى و خداشناسى است. اگر او خود را نساخته باشد، چگونه مىتواند ديگران را بسازد. اگر خودشناسى او كافى نباشد، چگونه در شناخت مردم و اوضاع آنها توفيق خواهد داشت؟ بنابراين بايد ديد كه آيا او موجودى خودآگاه و خداشناس و خودساخته است يا خودباخته و خودبين. اگر طبيب خودش آلوده به ميكروب باشد، وجودش بسيار خطرناكتر از ميكروبهاى بيمارىزاست.
- لطفاً درباره ديگر ويژگىهاى رئيس جمهور توضيح دهيد. اگر موضوعاتى مانند خودساختگى و محبت به مردم را طبق فرمايش شما، در درجه اول اهميت در نظر بگيريم درباره ساير ويژگىهاى رئيس جمهور بفرماييد.
او بايد داراى توان تمام كردن و شروع كردن باشد. تمام كردن آنچه پيش از اين آغاز شده يا حتى دانههايى كه هنوز جوانه هم نزدهاند. و قدرت شروع كردن جهش را. ايران وقت زيادى براى پيشرفت ندارد. پيشرفت معمولى به عقبماندگى آن منجر خواهد شد. بنابراين رئيس جمهور بايد توان شروع جهش را داشته باشد...
اگر شجاعت او مقدم بر هوشمندىاش باشد ممكن است آسيبهاى جدى بوجود آيد بنابراين لازم است هوشمندى و هوشيارى او بر شجاعتش مقدم باشد. نگاه كردن به رياست جمهورى، به عنوان فرصتى براى پيشرفت شخصى مىتواند آثار زيانبار بسيارى را براى ملت داشته باشد پس او بايد رياست جمهورى را به چشم يك رسالت نگاه كند. رسالتى كه فقط يك راه در پيش دارد و آن موفقيت است... مسئول وامدار نمىتواند مسئوليت خود را به انجام برساند. رئيس جمهور يا بايد وامدار كسى جز خدا و ملت نباشد و يا اگر هست ابتدا وام خود را بپردازد و آنگاه قدم جلو بگذارد.
- يكى از راههاى اصلى مردم براى آشنايى با رئيس جمهور بعدى، بررسى گذشته فرد مورد نظر است. عوامل گوناگونى مىتوانند مبناى اين تجزيه و تحليل قرار گيرند. به نظر شما چه نكاتى در اين زمينه قابل توجهتر است؟
در بازخوانى گذشته او بايد عناصر مهمى چون عقلانيت و عدالت و شجاعت را جستجو كرد. و نيز آزادى درونى و استقلال رأى و عدم وابستگى. توانايى هماهنگ شدن با تغييرات و شرايط، و ميزان نرمى و انعطافپذيرى او. تدبيرگرى و تعاملپذيرى و تعادلخواهى او... بايد اين عناصر را در گذشته او شناسايى و اندازهگيرى كنيد. هر انسانى ترسها و از خودباختگىهايى دارد اما ترسها و تمايلات يك مسئول بسيار سرنوشتسازتر است. بايد ديد در گذشته، او از چه چيزهايى ترسيده و فرار كرده و به چه چيزهايى روى آورده و مشتاق است؟ خطوط سبز و قرمز او كدام است؟ خودباختگىها و خودبينىهايش از چه سنخى است و ميزان خطرپذيرى آن تا چه حد است؟ آيا مديريت او در گذشته، خلاق و زاينده بوده يا خشك و مرده و خُرد. و البته اگر مسئوليتپذيرى و مديريت را در سابقه او ببينيد دليل بر آن نمىشود كه در رياستهاى بالاتر هم موفق عمل خواهد كرد. و آيا او پيش از اين به آنچه اكنون مىگويد، عمل كرده است يا نه؟ اگر عمل نكرده پس بعيد است كه بعد از اين هم به آنچه اينك مىگويد عمل كند.
و ببينيد كه آيا او در گذشته واقعاً در خدمت مردم خود بوده، به فكر زندگى آنان بوده و به آنها عشق ورزيده يا اينكه پيش از اين را او در خدمت شخص خود يا صاحبانى ديگر بوده.
- درباره اينكه اولويت برنامههاى رئيس جمهور چه بايد باشد، طى ماهها گذشته و در اظهار نظر كارشناسان و صاحبنظران عموماً با چند مطلب برخورد مىكنيم كه در برخى موارد تضادهايى هم به چشم مىخورد. نظراتى كه درباره اولويتهاى برنامه رئيس جمهور بعدى مطرح مىشود اغلب عبارت است از اولويت داشتن برنامههاى اقتصادى، بخصوص رسيدگى به وضع معيشتى مردم. مسئله بيكارى جوانان و اشتغال به كار آنان. در مقابل، اين نظر وجود دارد كه اولويت برنامههاى رئيس جمهور مىبايست ابتدا متمركز بر مسائلى مانند اصلاحات عملى، آزادى بيان، آزادى مطبوعات و ديگر تغييرات فرهنگى و شايد نرمافزارى باشد. شما با كدام نظر موافقايد؟
اگر بگويم با هيچ كدام درستتر از آن است كه بگويم با هر دو. رئيس جمهور نبايد و نمىتواند و درست نيست كه خود را در دام شعارهاى تضمين نشده و شبه واقعى بيندازد. اوضاع ايران و جهان هر روز در حال تغيير است و به تناسب اين تغيير، اولويتها هم جابجا مىشوند. ممكن است يك روز فرهنگسازى مهم باشد و يك روز اقتصاد اما در روز سوم، شايد روابط مهمتر باشد. از خردمندى به دور است كه شما براى زمان دور، حتى در حد چهار سال يك برنامه و شعار مطلق و قطعى را بر برنامههاى هم وزن خود ترجيح مطلق دهيد. امروز مسئله اين است اما معلوم نيست كه فردا مسئله همين باشد. شايد باشد و شايد نباشد. امروز صلح است ولى اگر فردا صلح نباشد، اولويتها هم زير و رو مىشوند. امروز بادها از شرق و جنوب مىوزند ولى اگر از غرب و شمال وزيدند ديگر نمىتوانيد بادبانها را مثل ديروز برافراشته كنيد و كشتى را آنطور حركت دهيد. مىشود يك برنامه را براساس هوشمندى و هماهنگى در اولويت قرار داد اما فقط براى امروز يا امسال. در پايان امروز و پيش از روز جديد، تجديد نظر در اولويتها و برنامهها، جزئى از خردمندى است. براى آنكه ببينيد اين واقعيت تا چه حد حساس و مكرر است به دوران رياست جمهورى رؤساى ملل مختلف نگاه كنيد يا اگر توانستيد با آنها صحبت كنيد، با آنها صحبت كنيد. آن وقت مىبينيد اين درد دل و پشيمانى تعداد زيادى از آنهاست. اگر نياز حياتى يك جمعيت را آب فرض كنيم برنامه رئيس آنها بايد مانند آب باشد چنان شكلپذير كه هر بار در ظرف جديد قرار مىگيرد به همان شكل درآيد. اگر رئيس جمهور بگويد من مىخواهم نيازهاى مردم را تأمين كنم و مسائلشان را حل نمايم اين عاقلانهتر است تا بگويد من مىخواهم طى سالهاى بعد، مسائل اقتصادى يا سياسى يا چيز ديگر را حل كنم. اگر مردم فردا گفتند ما نياز سياسى نداريم، يا داريم اما اولويتى برايمان ندارد، تكليف رئيس جمهور چيست؟ يا بايد لجاجت كند و به حرف خود ادامه دهد كه در اين صورت شكست او در برابر ملت، حتمى است و يا از شعارها و فريادهاى خود بازگردد كه آنوقت او متهم است به عقبنشينى و زير پا گذاشتن شعارها و آرمانها. البته شعار رئيس جمهور مىتواند مثلاً عدالت يا اصلاحات باشد اما اين عدالت و اصلاح را او هر روز، هر هفته، هر فصل و هر سال بايد تبيين كند.
- به نظر شما، با توجه به شرايط خاص ايران، فردى كه مىخواهد در پست رياست جمهورى قرار گيرد بايد چه نكاتى را در اين ارتباط مورد نظر قرار دهد؟
اگر او مورد قبول اكثريت قوى ملت و مخصوصاً جوانان نباشد يا نتواند در ماههاى اوليه رياست خود، اين مقبوليت غالب را به دست آورد، ملت ايران، چيز بزرگى را از دست خواهد داد. در اين صورت زلزلههاى چند ريشترى تصورپذيرند. اگر او بدون رأى قوى بيايد بايد بتواند با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار كند حتى اگر پيش از اين نكرده باشد. شرط اين ارتباط، شناخت است و براى شناخت آنان، كوتاهترين راه، همذاتپندارى است. همذاتپندارى با همه اقشار و حتى با منتقدان و دشمنان. زيرا اگر همذاتپندارى نباشد، خودبينى و نگاه متعصبانه جاى آن را مىگيرد.
و در شرايط كنونى ايران، رئيس جمهور بايد بتواند تعريفى عاقلانه و مقبول را از ايران و ايرانى در جهان ارائه دهد. اين فعلاً، از مهمترين شعارهاست. تثبيت جايگاه بين المللى ايران، تأثيرات قدرتمند خود را بر اوضاع اجتماعى و اقتصادى و سياسى ايران به سرعت نشان مىدهد. تدبير و اتخاذ روابط متعادل و راهبردى با اروپا، كشورهاى اسلامى و ديگر شبه قطبهاى متمركز يا غيرمتمركز و نيز چگونگى برخورد با مسئله آمريكا و تمدن غرب، در مقايسه با هرگونه تلاش داخلى )در حال حاضر( تأثيرات تعيينكنندهاى را بر اوضاع درونى و بيرونى ايران خواهد داشت. اين براساس اوضاع اين زمانى ايران است اما فردا را خدا مىداند و آنكه، امروز را درك كرده و ديروز را فهميده. بنابراين در حال حاضر دگرگونسازى سياست خارجى و روابط بين المللى ايران از مهمترين مسائلى است كه رئيس جمهور جديد با آن مواجه است. تو نمىتوانى به نظر ديگران هيچ احترامى نگذارى و از آنها انتظار داشته باشى تا به نظر تو احترام بگذارند. تعامل، احترام متقابل و اقدام به تغييرات توافقى، حتى اگر غيرمطلوب باشند، به معناى وابستگى يا ترس نيست. تدبير تداوم حيات است. پس بهتر است كه رئيس جمهور جديد، با يك ايده جهانى و يك انعكاس درخشنده بين المللى قدم به ميدان بگذارد. او بايد چهره جهانى ايران را تعيين كننده و داناتر و زيباتر نمايد. اكنون ايران در معرض تهديدات كوبنده و موذيانه است. عبور از اين خطر برنامهريزى شده، با اتحادى داخلى و خارجى امكانپذير است.
اين يكى از مسائل حساس فعلى ايران بود چون فرصت آن در حال اتمام است آنرا گفتم. حساسيتهاى موجود به اين ختم نمىشود.
- پس لطفاً از حساسيتهاى ديگر ايران هم بگوييد.
رئيس جمهور نه فقط بايد چپ و راست را ببيند بلكه بايد از شمال و جنوب و مركز و حاشيهها هم غافل نشود. خوب است اما بعيد است كه فراجناحى و ملى باشد ولى چه خوبتر اگر فرا ملى بوده و شخصيتى جهانى و جهانپذير باشد...
داناى حكيم بدون آنكه بجنگد پيروز مىشود. حملهاش از جنس راهبرد و مهار دشمن اعمال مىشود و در دفاع، به جاى مقاومت كردن، نيروى مهاجم را بر عليه مهاجم بكار مىبرد. او در توافق غلبه مىيابد. شر و قدرت شرارت را انكار نمىكند بلكه آن را مىشناسد و به كنترل در مىآورد. او به جاى ضربه زدن لمس مىكند و به جاى نه گفتن مطلق، مىگويد بر فرض بله، و آنگاه واقعيت نه را از اين طريق آشكار مىسازد. او راه را نه با پاهايش بلكه با چشمهايش مىپيمايد. با دوربينى و دورانديشىاش طى مىكند. نمىآزمايد لكن از آزمون ديگران مىآموزد. تمرين نمىكند بلكه هر بار آخرين تجربهاش را مىكند...
- به نظر شما بهتر است رئيس جمهور، روحانى باشد يا غيرروحانى؟
اگر مسئول، برآيندى از اقشار مختلف مردم باشد و حتى اگر در قشر خاصى قرار دارد، صرفاً متعلق به آن قشر نباشد و قشرى نباشد، بهتر است.
- بهترين رئيس جمهور كيست؟
مسئولى كه با ملت خود و شرايط ملت خود و زمان خود هماهنگى بيشترى دارد، بهترين است. اصل هماهنگى براى هر نوع ملتى و با هر هدفى تعيينكننده است. به واقع، اندازه موفقيت در هر كارى متناسب با اندازه هماهنگى است و توفيق روشها و افراد را ميزان هماهنگى آنها تعيين مىكند.
- چرا خود شما در انتخابات رياست جمهورى شركت نكرديد؟
من نه مجبور به اينكارم نه مشتاق به آنم و نه حتى با تصورش موافقم. اين مثل آنست كه به يك درخت انگور بگويى چرا شكوفه سيب نمىدهى. بيشتر كسانيكه خود را نامزد يك مسئوليت بزرگ مىكنند به ناهماهنگترين و جنونآميزترين كار زندگى خود دست مىزنند. بيشترشان نه همه آنها. خطرناكترين كارها، پذيرش مسئوليتهاست و خطرناكترين مسئوليتها وقتى است كه تو در تعيين سرنوشت و زندگى ديگران حضورى تعيينكننده دارى. كمترين حركت تو داراى هزاران دنباله است و يك فكر تو مىتواند به اندازه يك دريا آتش يا يك دريا بركت حاصل كند. رياست جمهورى واقعى، يكى از سختترين و پيچيدهترين و غمانگيزترين كارهاى اين عالم است. كدام انسان عاقل و دانا سختترين را بر مىگيرد. مگر اينكه مجبور باشد و آن را ضرورى بداند.
- اين موضوع صحت دارد كه شما از طريق واسطههاى مختلف و طرق مختلف با بسيارى از رهبران بين المللى روابط محرمانهاى داريد و به بعضى از آنها مشورت مىدهيد؟
اين مهم نيست. اگر هم درست باشد يا نباشد تغييرى در درستى و اعتبار چيزهايى كه گفتم بوجود نمىآورد. از آن طرف هم ارتباطى با موضوع گفتگوى ما كه از قبل با آن توافق كردم، ندارد. يك سؤال ديگر مىتوانى بپرسى.
- دوباره به اولين سؤالم برمىگردم. من شنيدهام كه شما در ايران و خارج از ايران دهها هزار شاگرد داريد. به آنها توصيه كردهايد به چه كسى رأى بدهند. به عبارتى به نظر شما بهترين نامزد رياست جمهورى از بين نامزدهاى فعلى كيست؟ لطفاً اسم او را بگوييد يا حداقل به مشخصاتش اشاره كنيد.
او كه فرمانرواى خودش است و بر خود فرمانروايى مىكند چون اگر كسى نتواند بر خود رياست كند چطور مىتواند بر يك ملت رياست كند اما اگر كسى بتواند خود را كنترل كند و نفس خود را مهار نمايد قادر است همه مردم جهان را راهبرى كند. چنين فردى، خودش از حرفهايش بزرگتر است، دهاناش از چشمانش كوچكتر است و گوشهايش مانند چشمانش است. مىبيند چيزى را كه مىشنود... و همه وجودش مانند يك دست است.
- من هنوز يك سؤالم باقى مانده. آيا مىتوانم آن را از اين دوستان ]خطاب به دو تن از شاگردان استاد[ بپرسم؟
[سؤال از همراهان استاد] شما چه توصيهاى به رئيس جمهورى بعدى داريد؟
به نظر بنده، قبل از شروع دوره رياست جمهورى يا حتى بعد از آن، اگر آقاى رئيس جمهور ديد كه نمىتواند اين مسئوليت را كه بىشباهت به يك رسالت نيست، به انجام برساند، نبايد آن را قبول كند و اگر هم قبول كرده، صادقانه به كسى كه شايستهتر از اوست واگذار كند ولى اگر ايشان مصمم به ادامه راه بود، مىبايست نقاط ضعف و قوت دولتهاى قبلى و مخصوصاً دولتهاى آقاى خاتمى و هاشمى را بشناسد. ضعفها را تكرار نكند و نقاط قوت و برترى را پررنگتر كند. ايشان بايد خلأهاى دولتهاى قبلى را پر كند. حتى بهتر است گروهى را براى تحقيق در اينباره مأمور به تحقيق كند. به نظرم اينكار نه فقط با دولتهاى قبلى ايران بلكه با اكثر دولتهاى جهان لازم است انجام شود. همچنين توصيه مىكنم كه ايشان ايران را بصورت چپ و راست و مستقل و خنثى نبيند و به جاى تمركز بر رنگ سياه و سفيد هزاران طيف رنگى را در نظر داشته باشد.
- ...
...................( Anotates ).................
1) بعد از پايان گفت و گو، كل مطالب جهت ويرايش و احياناً بازنويسى به يكى از شاگردان استاد رام اللَّه تحويل شد. در جريان ويراستارى علاوه بر بازنويسى بعضى از قسمتها، مطالبى نيز حذف شد. )مصاحبه كننده(